چه قدعجیبه که; - تاوقتی مریض نشوی کسی برات گل نمیاره - تافریاد نکنی کسی ب طرفت بر نمیگرده - تاگریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه - تاقصدرفتن نکنی کسی ب دیدنت نمیاد مدادرنگی هامشغول بودن...بجزمدادسفید...هیچکسی به اوکار نمی داد... همه میگفتند تو به هیچ دردی نمیخوری...یک شب که مداد رنگیا.... توسیاهی کاغذ گم شده بودن...مداد سفید تا صبح کار کرد... مهتاب کشید...و اووووونقدرستاره کشیدکه کوچیک .کوچیک تر شد...... صبح تو جعبه ی مداد رنگی ها...جای خالیه او...باهیچ رنگی پرنشد... ماگوشه نشینان غم فاطمه ایم محتاج عطاوکرم فاطمه ایم عمریست که ازداغ غمش سوخته ایم دلسوخته عمرکم فاطمه ایم شهادت حضرت فاطمه ی زهرا تسلیت باد معلم برای سفید بودن برگ نقاشی ام تنبیهم کرد همه بهم خنیدند.......اما من خدایی رو کشیده بودم;که همه می گفتند"""دیدنی نیست"""
برایم نوشته بود.......گاهی اوقات دست هایم به ارزو هایم نمی رسند
شاید چون ارزو هایم بلندند......ولی درخت سرسبزوشادابم می گوید ;
امیدی هست ...چون خدایی است
.......اری وچه زیبا نوشته بود...همراه باخودتکرار میکنم
"""امیدی هست چون خدایی است""" -0ه9خهعخخ
Design By : Pichak |